امشب به رسم عاشقی یادی ز یاران میکنم
در غربتی تاریک و سرد ، از غم حکایت میکنم
امشب وجودم خسته است ، از سردی دلهای سرد
آیا تو هم در یاد من هستی در این شبهای درد ؟
شبی از شبها تو به من گفتی که شب باش . . .
من که شب بودم و شب هستم و شب خواهم بود به امیدی که تو فانوس شب من باشی
دستهایت ؛ تنها بالشی است که وقتی سر بر او دارم کابوس نمی بینم . . .
دلم را آهنی کردم مبادا عاشقت گردد
ندانستم تو ای ظالم دلی آهن ربا داری
برچسب : نویسنده : خسرو aminin بازدید : 106
دیگـر فرصتی بـرای پیامک دادن نیست
دست واژهها را میگیرم
و به دیدنت میآیـــم
دلتنگیت در هیچ پیامینمیگنجد
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
امروز…
انگار کسی آمد…
و هوای دلتنگی ات را …
هی در آسمان اتاقم پاشید …
و تو نبودی……
پاندای گنگ فو کار...برچسب : نویسنده : خسرو aminin بازدید : 89